در کتابهای درسی همواره خواندهایم که در دوران گذشته و بهویژه دوران قاجار و به علت بیکفایتی شاهان همواره اوضاع و احوال اسفناکی بر کشور حاکم بوده است. بی قانونی، خودسری، فقر و فلاکت و بعضاً هرج و مرج و ملوک الطوایفی اینها تعابیری است که در کتابهای تاریخی به خورد نسل انقلاب دادند و همواره این سوال در ذهن ها نقش میبست که چرا؟
بعضاً چیزهایی که میخواندیم را صرفاً داستانی م پنداشتیم که باید بخوانیم و نمرهای بگیریم. در ذهن خود میپرسیدیم که چه مردمان بی عرضه ای بودهاند و چگونه ممکن است که در این سرزمین بزرگ، با این همه امکانات و استعداد، عنان اختیار را بدست شاهی فاسد سپرده باشند که او به سفرهای فرنگ و رنگارنگ رود و مردمان در بدبختی و فلاکت غوطه ور باشند.
اما این روزها جواب سوالهایمان را به عینه گرفتهایم، اسمها عوض شده است اگر نه همچنان، در بر همان پاشنه میچرخد! و چه پوچ بود آن همه اراجیف که به نام پیشرفت و به نام جمهوری اسلامی در گوشهایمان فرو کردند و چه بد مردمانی هستیم ما که حافظه تاریخی نداریم و به راحتی با تغییر چند نام، کلاهی گشاد و به بزرگی حداقل سی و دو سال بر سرمان گذاشتند.
جمهوری اسلامی چیست؟ این جوابی دارد که در آینده نزدیک فیلمی در این رابطه تولید کرده ام که به سمع و نظر شما خواهد رسید .
0 نظرات:
ارسال یک نظر