۱۳۹۰ دی ۶, سه‌شنبه

مرگ یک مادر وفرزند پناهجو ی بی پناه

امروز خبری به دستم رسید که واقعا از شنیدن آن متاثر شدم خبر از این قرار بود که روز شنبه ۲۳ دسامبر ۲۰۱۱ جنازه یک زن ۴۵ ساله کرد ایرانی به همراه پسر۱۲ ساله اش در جنگلهای کشور یونان توسط پلیس آن کشور کشف شد.
در خبرها آمده است که این اجساد متعلق به یک خانواده سه نفره کرد ایرانی است که از ترکیه عازم یونان بوده اند این خانواده پس از مدتها انتظار در ترکیه جهت اعزام به کشوری امن سرانجام تصمیم به ترک ترکیه و رفتن به یونان از راه غیر قانونی میگیرند. در میانه راه و در خاک یونان زن و فرزند از فرط خستگی و سرما توان ادامه راه را نداشته و مرد خانواده جهت یافتن افرادی برای کمک رسانی‌ از آنها جدا شده و تاریکی شب و وجود جنگل مانع از دوباره یافتن زن و بچه توسط مرد میشود در نتیجه این مادر و پسر بچه بر اثر سرمای شدید جان خود را از دست می دهند.
چه کسانی مسبب این فجایع هستند؟
جمهوری اسلامی یا کمیساریای عالی پناهندگان ترکیه ؟
در اصل رژیم آخوندی میتواند تنها عامل باشد ولی به نظر من وضعیت آنها در تمام دنیا مشخص هست و ظلم آن حکومت دیکتاتوری بر همگان آشکار است ولی در اینجا یک موضوع مهم باید بررسی شود و آن این است که سازمانی که آوازه اش در رابطه با حقوق انسانها گوش تمامی دنیا را کر کرده است چطور میتواند با زندگی انسانها بازی کند آنوقت آن سازمان چه از رژیم خونخوار آخوندی کم دارد.
کسانی که از روی ناچاری و از ترس و وحشت از بی دادگاههای آخوندی که هر حکمی را که بخواهند میتوانند به اجرا در بیاورند از اعدام و سنگسار و شلاق و زندان گرفته تا به آخر به این سازمان پناه میاورند و بعد از چند سالی بلاتکلیفی و آوارگی با پرونده های بسته مواجه میشوند.
لازم به ذکر هست که بگویم هزاران تن از پناهجویان ایرانی در سالهای اخیر پس از معرفی خود به بخش مهاجرت و پناهندگی سازمان ملل در ترکیه در این کشور سکونت گزیده و سالهای سختی را با مشکلات فراوان سپری میکنند و بسیاری از آنها با بی مهری و پرونده های بسته روبرو میشوند و مجبور به انتخاب راه آخر میشوند یعنی که غیر قانونی بخواهند خود را به کشورهای اروپایی برسانند که شمار زیادی از این افراد در بین راه به دلایل گوناگونی جان خود را از دست میدهند.
مسلما این اولین و آخرین خبر نیست که پناهجویانی جانشان را از دست میدهند، بطور مثال میتوان به کشتی پناهجویان ایرانی و افغانی اشاره کرد که آن هم چند روز پیش غرق شد وبسیاری از این افراد جان خود را از دست دادند.
در پایان از همه فعالین و تمامی سازمانها و نهادهای مدافع حقوق بشری میخواهیم که به این مهم رسیدگی کامل نمایند و از سازمان کمیسیاری پناهجویان ترکیه بخواهند که به پرونده های بسته در این سازمان رسیدگی لازم را بعمل بیاورند تا دیگر شاهد اینگونه تصاویر نباشیم.
دست نوشته ای از : حامد توحیدی فر

۱۳۹۰ آبان ۲۴, سه‌شنبه

جنتی و حضور فعال خود در آن مقطع از تاریخ


جنتی ضمن تکذیب شدید عبارت "یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچکی نبود"، بر حضور فعال خود در آن مقطع حساس تاریخ تأکید کرد .

۱۳۹۰ آبان ۱۹, پنجشنبه

سروش سیدی آهنگ خیابونو نگاه

(سروش سیدی) از هنرمندان قدیمی سبک رپ فارسی میباشد که صدایش برایمان همیشه آشنا بوده و کارهایش فضای سیاسی و اجتماعی دارد و من یکی ازآهنگهای ایشان به نام (خیابونو نگاه)  را برایتان انتخاب کردم.
در این آهنگ سروش سیدی به همراه مهیار و ایمان مفرد همانند یک راوی به مشکلات و معضلاتی که در گوشه و کنار خیابان های شهر در حال وقوع هست نگاهی اعتراضی دارند.

۱۳۹۰ آبان ۱۵, یکشنبه

تجمع ایرانیان در شهر آنکارا


تصاویری از تجمع اعتراضی ایرانیان در تاریخ 5 نوامبر در حمایت از کارگران زندانی در جمهوری اسلامی ایران ، همراه و همگام با 34 کشور جهان در شهر آنکارا در کشور ترکیه با دعوت انجمن همبستگی فعالان تبعیدی ، در محوطه پارک قو در چند متری سفارت جمهوری اسلامی ایران برگزار شد .

۱۳۹۰ آبان ۱۰, سه‌شنبه

فراخوان انجمن همبستگی فعالان تبعیدی برای گردهمایی اعتراضی در حمایت از جنبش مردمی و کارگری داخل کشور…

به نام آزادی
دوستان و همراهان گرامی؛
اینبار نیز در پی درخواست انجمن همبستگی فعالان تبعیدی از پلیس ترکیه ، مجوزی برای بر پایی تجمعی اعتراضی همگام با دوستان و فعالان در کشورهای مختلف ، دریافت شد .
این تجمع به بهانه ی اعتراض به زندانی کردن فعالان و کنشگران کارگری و سندیکایی و سیاسی ، و همچنین نقض آشکار قوانین حقوق بشر در ایران توسط جمهوری اسلامی ، برگزار خواهد شد .
انجمن همبستگی فعالان تبعیدی از همه ی ایرانیان و فعالان سیاسی – اجتماعی – قومی – مذهبی – نژادی و… برای حضور در این تجمع در حمایت از جنبش مردمی و کارگری ، به منظور دفاع از حقوق پایمال شده شان و اعتراض بر فشارهای روز افزون بر آنها ، و نشان دادن قدرت همبستگی مان به رژیم دیکتاتوری ایران ، دعوت به عمل می آورد .
مکان : آنکارا – خیابان تونالی – پارک قو ، به سوی سفارت ایران
زمان : ۱۴ آبان ۱۳۹۰ مصادف با ۵ نوامبر ۲۰۱۱ – از ساعت ۱۴ الی ۱۶
همراه شو عزیز ،
تنها نمان به درد ،
کاین درد مشترک ،
هرگز جدا جدا درمان نمی شود…

۱۳۹۰ آبان ۷, شنبه

5 آذر سالروز تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان خميني است با خودم گفتم که پیشواز برم و مطالبی رو در این باره بنوبسم یادم میاد آنروزها میگفتند که :
«بسيج لشكر مخلص خداست كه دفتر تشكيل آن را همه دستمال به دستان از اولين تا آخرين امضا کرده بودند.»
اولا کاش یکی به من بگه که خدائی که این همه بزرگ هست و توانا چه نیازی داره به لشکر , اون هم از نوع ساندیس خور حالا خیلی به این حرف توجه نکنیم با خودمون این سؤال و مطرح کنیم كه آيا جايي را سراغ داريم كه بسيج جهت رفع نياز مردم حضور مثبت و فعال از خود نشان داده باشد؟ 
تا جائی که یادم هست میگفتند بسیج يك نوع تشكل مردمي و برخاسته از متن جامعه است و هيچ‌گاه در يك محدوده زماني هم تعريف نمي‌شود ولی امروز فقط میبینیم که بسیج نه تنها از دل مردم نیست بلکه بر علیه مردم هست .



امروز کار بسیج این هست که باتوم به دست بگیره و هر جا نمایشی بخواهد توسط خامنه ای در حضور دوربینهای ضرغامی اجرا بشه حضور به هم برسونه .

۱۳۹۰ مهر ۲۵, دوشنبه

نامه حامد توحیدی فر ( کارگردان ایرانی ) برای بانوی سینمای هالیوود

بانوی سینمای هالیوود من چقدر خجالت کشیدم و ناراحت شدم ! چرا که به شما گفتند هرزه بین المللی، ناراحت نباش در آن سرزمینی که به شما گفتند هرزه به هنرمندان خود میگویند آشغال ، من هم کارگردانی هستم که هر بار دوربین به دست گرفتم بدتر از اینها راشنیدم حداقل شما از آنها مشت و لگد نخوردید من در آنجا عادت کرده بودم که هر بار من را میگرفتند مفسد و هرزه خطاب میکردند و با مشت و لگد مرا مورد لطف و عنایت خود قرار می دادند .
به راستی چرا اینگونه بود چرا به من و امثال من میگفتند و میگویند مفسد و آشغال چون هدف ما نوعی فرار از مشاغلی هست که با استفاده از هنرمان به هر نحوی ما را مجبور به تولید اثاری می کردند که در واقع به نوعی توهین به شعور خودمان و مردم کشورمان منتهی میشد و میشود  که بیشتر تزریق افکار مد نظر نظام را دارا هست  . 
اگر من فیلمی برای بنیاد شهید و بنیاد چپاولگر مستضعفان و امثال اینها میساختم هیچگاه از کشورم آواره نمیشدم  و شاید حتما سمتی در ارشاد و یا در یکی از مراکز وابسته به نظام آخوندی داشتم و مسلما" اگر شما هم در هالیوود روسری به سر داشتید و وقتی به روی فرش قرمز میرفتید  حرفهایی بر علیه  آمریکا و اسرائیل میزدید و در فیلمهایی بازی میکردید که با قوانین اسلامی آخوندی مغایرت نداشت حتما در جشنواره فجر از شما دعوت به عمل می آمد که حضور داشته باشید و مورد تقدیر هم واقع می شدید  و به شما دیکته میشد که حتما در سخنانتان به مسئله فلسطین هم اشاره ای بنمایید.
در پایان مجددا از شما پوزش میطلبم فقط بدانید که اینها از ریشه ایران زمین نیستند سرزمین زیبای من مهد هنر بوده و هست .

باشد روزی که ما ایرانیان ایرانی آزاد و آباد داشته باشیم .

۱۳۹۰ مهر ۲۳, شنبه

۱۳۹۰ مهر ۷, پنجشنبه

دیگر امام زمان پای خود را کنار کشید!

در حال گشت زنی اخبار روز ایران در سایتهای کذائی جمهوری اسلامی بودم ناگهان به سایت خبرگزاری مهر که رسیدم این خبر خیلی نظرم را جلب کرد گفتم حتما این مطلب را در صفحه خودم قرار بدهم :
خبرگزاری مهر: رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی گفت: ادعای حکومت امام زمان بر کشور صحیح نیست.

آیت الله محمد تقی مصباح یزدی در سخنرانی قبل از ظهر پنج شنبه که در نشست بصیرت برگزار شد با بیان اینکه برخی این ادعا را مطرح می‌کنند که در کشور امام زمان حکومت می‌کند گفت: در کشور یکی از نائب‌های عام امام زمان که مقام معظم رهبری است حکومت می‌کند نه شخص حضرت ولی عصر.

وی ادامه داد: افرادی که ادعا می‌کنند در کشور امام زمان حکومت می‌کند بعد‌ها این ادعا را دارند که تمام اتفاقاتی که رخ داده توسط حضرت صاحب الزمان صورت گرفته است و به عنوان مثال امام زمان‌ است که در اموال تصرف می‌کند.

۱۳۹۰ شهریور ۱۴, دوشنبه

مصاحبه اینجانب حامد توحیدی فر با خانم سپیده امیدی در سوئد


حدود یک هفته پیش خانم سپیده امیدی پیامی بر روی صفحه فیس بوک کانون همبستگی گذاشتند  مبنی بر اینکه در کشور سوئد  هستند و در معرض دیپورت شدن قرار دارند و درخواست کمک کرده بودند بنا بر وظیفه درخواست ایشان بطرق مختلف منتشر همین امر ما را بر آن داشت که مصاحبه هم در جهت رساندن صدای ایشان به گوش اپوزسیون فعال  وسازمانهای مدافع حقوق بشری برسانیم توجه شما  عزیزان را به درخواست نامبرده جلب می نمائیم .
در نظام جمهوری اسلامی در صورت دیپورت خانم امیدی دو اتهام بسیار سنگین برای ایشان متصور است1-  فعالیت بر علیه جمهوری اسلامی بصورت علنی در فضاهای مجازی و حقیقی (حضور در تظاهرات وتجمعات بر علیه حاکمیت جمهوری اسلامی ) 2- خارج شدن از دین اسلام وگرویدن به دین مسیحیت همانگونه که آقای یوسف نادر خانی  آدرس سایت هرانا                                    

را  به اتهام ارتداد در مرحله مرگ قرارگرفته وهم اکنون در زندان برای آزادی تلاش می کند، برای خانم امیدی هم دور از انتظار نیست  لذا از وکلا و فعالین و کسانیکه میتوانند به ایشان(سپیده امیدی) کمک نمایند درخواست یاری دارند. صفحه فیس بوک ایشان با این آدرس جهت تماس در دسترس می باشد
https://www.facebook.com/profile.php?id=100000994790243

۱۳۹۰ شهریور ۸, سه‌شنبه

اعترافات دروغین




واقعا جمهوری اسلامی در رابطه با مردم ایران چه فکر میکند ؟
وقتی این تصاویر را تدوین میکردم با دقت به همه چیز توجه نمودم صورت آقایی که به عنوان متهم در جایگاه قرار دارد. دقیقا به این نتیجه رسیدم که تمام این مطالب به او دیکته شده و امیدوارم که شما هم به این نتیجه برسید اینها تمام جوانان وطن را و همچنین تمام شخصیتهای برجسته را به شهادت رسانده اند شهید علیمحمدی را آیا این فرد به شهادت رسانده یا دولت جمهوری اسلامی در هر صورت هم در قتل استاد و کارشناس علم اتمی مسعود علیمحمدی و هم در صورت مجازات شدن متهم به ترور ایشان جوان اغفال شده علی جمالی فشی اگر از منظر جرم شناسی به جریان نگاه کنیم اولین کسی و یا کسانی که باید به میز محاکمه کشیده و مجازات شوند مامورین و مسئولین حفاظت و حراست از جان و مال شهروندان میباشد  به امید برچیده شدن این حکومت دیکتاتورآخوندی و به امید داشتن ایرانی آزاد .

۱۳۹۰ شهریور ۲, چهارشنبه

فیلم جمهوری اسلامی چیست ؟


در کتاب‌های درسی همواره خوانده‌ایم که در دوران گذشته و به‌ویژه دوران قاجار و به علت بی‌کفایتی شاهان همواره اوضاع و احوال اسفناکی بر کشور حاکم بوده است. بی قانونی، خودسری، فقر و فلاکت و بعضاً هرج و مرج و ملوک الطوایفی اینها تعابیری است که در کتابهای تاریخی به خورد نسل انقلاب دادند و همواره این سوال در ذهن ها نقش می‌بست که چرا؟

بعضاً چیزهایی که می‌خواندیم را صرفاً داستانی م‌ پنداشتیم که باید بخوانیم و نمره‌ای بگیریم. در ذهن خود می‌پرسیدیم که چه مردمان بی عرضه ای بوده‌اند و چگونه ممکن است که در این سرزمین بزرگ، با این همه امکانات و استعداد، عنان اختیار را بدست شاهی فاسد سپرده باشند که او به سفرهای فرنگ و رنگارنگ رود و مردمان در بدبختی و فلاکت غوطه ور باشند.

اما این روزها جواب سوال‌های‌مان را به عینه گرفته‌ایم، اسم‌ها عوض شده است اگر نه همچنان، در بر همان پاشنه می‌چرخد! و چه پوچ بود آن همه اراجیف که به نام پیشرفت و به نام جمهوری اسلامی در گوش‌های‌مان فرو کردند و چه بد مردمانی هستیم ما که حافظه تاریخی نداریم و به راحتی با تغییر چند نام، کلاهی گشاد و به بزرگی حداقل سی و دو سال بر سرمان گذاشتند.

جمهوری اسلامی چیست؟ این جوابی دارد که در آینده نزدیک فیلمی در این رابطه تولید کرده ام که به سمع و نظر شما خواهد رسید .

۱۳۹۰ شهریور ۱, سه‌شنبه

توهم شکوه، بیماری علی خامنه ای

سلطان علی خامنه ای دائماً کوشیده و می کوشد تا چهره ای فرهیخته از خود بروز دهد. شاعران، ناشران، دانشگاهیان، نویسندگان، هنرمندان و… را سالی چند مرتبه نزد خود خوانده و به اصطلاح مجالس دوستانه و خودمانی با آنها برپا می سازد. در این جلسات در همه ی زمینه ها اظهار نظر می کند تا خود را همه فن حریف نشان دهد و مریدانش هیاهو به راه بیندازند .

سخنی کوتاه با سید علی

بعد از سرنگونی قذافی این بار نوبت دوست قدیمی….. و سید علی خامنه ای است آسیاب به نوبت . این شتر فقط در خونه قذافی زانو نمی زند ” به یک نفر گفتند نشانه مرگ را در چه دیدی گفت یک روز دیدم دست چپیم رفت یک روز دیدم سمت راستی ام رفت به شعورم رجوع کردم دیدم نوبتی هم باشد نوبت من است “. آقا سید علی اگر به اندازه مغز یک گنجشک در کله ات چیزی به نام شعور درک و آگاهی باشد از همین لحظه قدرت را به مردم وا میگذاری شاید این فرجی باشد هم برای دنیا و هم برای آخرت البته اگر دیر نشده باشد .